هر کس خوب میداند در این دنیایی پهناور هر جانداری نیازمند هم نوع خودش میباشد...
در این میان انسانها از این قاعده مستثنی نیستند............
منو تو میدانیم..............
بلبل نیازمند گل است ""شمع نیاز مند پروانه""دریا عاشق موجاش.........و............
اول اشنایی در تو صلا بت خاصی دیدم که بیان ان قابل توصیف نیست....
در چشمانت صفا وصمیمیت ودر وجودت تابیعیت خاصی دیدم.....
در پایداری عشقت ترا مثل کوهی استوار میپنداشتم در برابر تمام ناملایمات زندگی...
و بخودم میبالیدم که الحق روی تمام عاشفان را سفید کردم....
اگر میخواستم از تو بنویسم شاید هر کدام برای من یک شاهنامه میشد......
وقتی تو با امدنت مرا از تمای لذتهای دنیوی بی نیاز کردی...........
و چشم مرا بجز خودت بر همه پوشاندی.........
پس حال چگونه میشه با رفتنت ..................................؟؟؟؟؟؟
بیا و روزهای ابری مرا افتاب بده .............
من تشنه تو هستم.............
بر من بتاب و روشنی بده و جرعه جرعه ابم بده و پاره پاره دل مرا جمع کن...........
و دوباره جانم بده....................
نظرات شما عزیزان:
|