هميشه دوست داشتم عاشق کسي شم که بتونه منو شاعر کنه،عاشق کسي که بتونه تمام
احساسات قشنگ و دوست داشتني رو در وجودم زنده کنه، کسي که بشه دنياي من، کسي که تا
هست زنده باشم، کسي که وقتي به آسمون نگاه مي کنم و ستاره ها رو مي بينم ياد اون بيفتم،
کسي که در تمام لحظاتم وجود داشته باشه، عاشق کسي که واسش زنده باشم و واسش بميرم،
کسي که حتي اگه ازم فاصله داشته باشه بازم کنار خودم حسش کنم. و الان فکر مي کنم تمام اينا
واسه اينکه بفهمم عاشق شدم کافيه.
و حالا مدتهاست که من عاشق شدم.عاشق يار مهربون و دوست داشتنيم که با ورودش به زندگيم منو
شاعر کرد .... شد دنياي من... شد تنها ستاره زندگيم.... شد تنها بهانه من واسه زندگي... شد کسي
که به هر جا نگاه ميکنم اونو ميبينم... ومن در هر لحظه هزاران مرتبه خالق بزرگ رو به خاطر اين هديه
اش که تمام زندگيه منه شکر مي کنم
نظرات شما عزیزان:
|