آواز عاشقانه ما در گلو شکست
.
حق با سکوت بود ، صدا در گلو شکست
.
ديگر دلم هواي سرودن نمي کند .
تنها بهانه دل ما در گلو شکست .
سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم .
آن گريه هاي عقده گشا در گلوشکست .
آن روزهاي خوب که ديديم ، خواب بود .
خوابم پريد و خاطره ها در گلو شکست .
فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند .
نفرين و آفرين و دعا در گلو شکست .
تا آمدم که با تو خداحافظي کنم .
بغضم امان نداد و خدا ... در گلو شکست

نظرات شما عزیزان:
|